کانسارهای سرب و روی تقریباً به طور انحصاری به روشهای زیرزمینی استخراج میشوند، اگر چه عملیات سطحی استخراج نیز به ندرت صورت میگیرد، به عنوان مثال معدن سگ قرمز آلاسکا که در سال 1990 شروع به تولید ماده معدنی نمود و معدن انگوران که بزرگترین معدن سرب و روی ایران میباشد به روش روباز استخراج میشوند. به طور کلی تصمیمگیری در مورد استفاده از روشهای استخراج زیرزمینی و یا سطحی به عمق کانسار بستگی دارد و نوع روش استخراج توسط خصوصیات هر کانسار مشخص میشود.
در روشهای استخراج زیرزمینی با حفر چاه اصلی و یا تونلهای موازی لایه دسترسی به کانسار حاصل میشود که در ادامة جهت شروع عملیات استخراج کانسار، حفاریهایی در بخشها و اعماق مختلف آن صورت میگیرد. مواد استخراج شده از طریق دو یا چند چاه به بیرون انتقال داده میشود
کانسارهای سرب و روی تقریباً به طور انحصاری به روشهای زیرزمینی استخراج میشوند، اگر چه عملیات سطحی استخراج نیز به ندرت صورت میگیرد، به عنوان مثال معدن سگ قرمز آلاسکا که در سال 1990 شروع به تولید ماده معدنی نمود و معدن انگوران که بزرگترین معدن سرب و روی ایران میباشد به روش روباز استخراج میشوند. به طور کلی تصمیمگیری در مورد استفاده از روشهای استخراج زیرزمینی و یا سطحی به عمق کانسار بستگی دارد و نوع روش استخراج توسط خصوصیات هر کانسار مشخص میشود.
در روشهای استخراج زیرزمینی با حفر چاه اصلی و یا تونلهای موازی لایه دسترسی به کانسار حاصل میشود که در ادامة جهت شروع عملیات استخراج کانسار، حفاریهایی در بخشها و اعماق مختلف آن صورت میگیرد. مواد استخراج شده از طریق دو یا چند چاه به بیرون انتقال داده میشود.
در روشهای استخراج روباز که ممکن است کانسار در بعضی از موارد رخنمون داشته باشد، اگر شرایط توپوگرافی اجازه دهد عملیات استخراج همیشه از جایی شروع میشود که برای دسترسی به ماده معدنی نیاز به کمترین باطلهبرداری وجود داشته باشد.
عیار حد کانسارهای سرب و روی بسیار متغیر است. این مقدار برای معادن سهلالوصول 3 درصد، معادن کوچک زیرزمینی 6 درصد و مناطق به شدت پرهزینه 10 درصد فلز است. به عنوان مثال عیار سنگ معدن ارسالی به کارخانه فرآوری معدن سگ قرمز آلاسکا 5 درصد سرب و 1/17 درصد روی است. عیار کم سرب و روی نیز در صورتیکه این مواد به عنوان محصول جانبی عملیات استخراج مس محسوب شوند ممکن است اقتصادی باشد. همچنین هنگامی که امکان استحصال فلزات با ارزشی همچون نقره به عنوان محصول جانبی در عملیات وجود داشته باشد، در شرایط مشابه کاری عیار حد کانسار پائین میآید.
عمومیترین روش استخراج زیرزمینی سرب روش اتاق و پایه است. این روش معمولاً برای استخراج کانسارهای لایهای بزرگ و هموار، عدسی شکل و استراناباند بکار برده میشود.
در جدول 9 روشهای بکار برده شده جهت استخراج معادن عمده سرب و روی ایران نشان داده شده است.
در ادامه روش استخراج زیرزمینی اتاق و پایه به عنوان عمومیترین روش استخراج کانسارهای سرب و روش استخراج روباز که در بعضی معادن بکار رفته است، شرح داده میشود.
روش استخراج اتاق و پایه
روش اتاق و پایه معمولاً برای استخراج مواد معدنی ذغال، بوراکس، فلدسپات، آهن، سرب، سنگ آهک، پتاس، نمک، اورانیوم و … مورداستفاده قرار میگیرد. این روش بدون نگهداری بوده و نیازی به سیستمهای نگهداری مصنوعی ندارد.
در روش اتاق و پایه ماده معدنی را به شکل اتاقهایی استخراج کرده و برای نگهداری سقف قسمتی از ماده معدنی را به صورت پایه جا میگذارند. در این روش فضاهای استخراجی به صورتی راست گوشه و به فواصل منظم از یکدیگر و پایهها به صورت مستطیلی یا مربعی به منظور نگهداری طبیعی ایجاد میگردند. درصورتیکه کانسار و روش کاملاً منطبق و یکنواخت باشند، تصویر افقی معدن مشابه یک صفحه شطرنج یا خیابانهای مستطیل شکل در یک شهر خواهد بود.
این روش برای استخراج ذغالسنگ، مواد غیرفلزی مختلف و تعدادی از کانیهای فلزی همچون سرب و روی مناسب است. در این روش مقدار قابل توجهی از ماده معدنی برجای میماند که اندازه آن ممکن است به بیش از نصف ذخیره نیز برسد. لذا زمانی از آن استفاده میشود که عیار ماده معدنی پائین و یا قیمت ان کم و ذخیرهای زیاد باشد. در ضمن این روش در مورد کانسارهایی به کار میرود که کمابیش به صورت لایهای، مسطح و با شیب کم هستند. در شکل 6 نمایی کارگاه استخراجی که به روش اتاق و پایه استخراج میشود نشان داده شده است.
در روش اتاق و پایه بلوک معدنی ابتدا توسط راهروهایی به چند بخش استخراجی به طول 750 تا 1500 متر تقسیم میشود. هر راهرو مخصوص عملی جداگانه است و جهت باربری، رفت و آمد، تهویه و … مورداستفاده قرار میگیرد. استخراج اتاقها از راهروها شروع شده و پهنای جبهه کار یا عرض اتاقها در حدود 7 تا 12 متر خواهد بود. در فاصله بین اتاقها دیوارههایی از ماده معدنی به همان عرض اتاق یا بزرگتر (وگاهی کوچکتر) باقی میماند. طول اتاقها بستگی به فاصله راهروهای هر بلوک داشته و به حدود 70 تا 100 متر میرسد که اخیراً با استفاده از ماشینهای حفار مداوم به 300 متر هم رسیده است. به منظور تهویه مناسب و مطلوب، اتاقها توسط میانبرهایی در فواصل معین به هم مرتبط میشوند.
معمولاً ماده معدنی به جا گذاشته شده به عنوان پایه 20 تا 30 درصد ذخیره میباشد که مقدار آن به استحکام پایه مربوط است. در پارهای از مناطق آمریکا، ذخیره به جا مانده به عنوان پایه، به بیش از دو سوم کل ذخیره میرسد.
یکی از مهمترین نکاتی که در استخراج به روش اتاق و پایه باید موردتوجه قرار گیرد، ابعاد فضای استخراجی است. ارتفاع فضا برابر ضخامت لایه یا کانسار میباشد، مگر آنکه لایه چنان نازک باشد که امکان کار برای تجهیزات مکانیزه میسر نباشد. در این حالت سنگ کف یا سقف همراه با ماده معدنی استخراج میشود. عرض اتاقها به دلیل دستیابی به تولید و بازیابی بالا، بایستی حداکثر مقدار باشد، اما لحاظ کردن پارامترهای ایمنی، محدودکننده این امر میباشند. اندازه پایههای به جا مانده به عوامل متعددی بستگی دارد که اهم آنها به شرح زیر هستند :
الف- عمق کانسار
هرچه عمق کانسار بیشتر باشد، فشار مؤثر برکارگاه بیشتر، است لذا بایستی پایههای محکمتری برجای بماند.
ب – مشخصات مقاومتی سنگ معدن و سنگهای درونگیر
هرچه سقف کارگاه مقاومتر باشد، ابعاد اتاقها را میتوان بزرگتر انتخاب کرد. جنس مواد معدنی نیز در ابعاد پایهها مؤثر است، زیرا هرچه ماده معدنی مقاومتر باشد، با پایههای کوچکتری میتوان کارگاه رانگهداری نمود. مقطع پایهها معمولاً یک شکل هندسی منظم (مستطیل، مربع یا دایرهای) دارد. یکی از مهمترین عملیاتهای معدنکاری در این مورد کندن مواد معدنی است که عموماًبه کمک انفجار انجام میشود. نکته مهم در اینجا انتخال مسخثات چالها و میزان مواد ناریه است و بایستی این مشخصات را به نحوی انتخاب کرد که لرزش حاصله حداقل بوده، و در پایهها و سقف ایجاد شکاف ننماید.
برای آمادهسازی در این روش، راهروهای اصلی به ترتیب از انتهای چاه قائم، چاه مایل یا رخنمون (در صورتیکه بازکننده اصلی معدن تونل باشد) حفر و ایجاد میگردند. پس از آن به نوبت راهروهای پهنهای حفر میشوند و سپس راهروهای اتاقهای بازاویه قائمه نسبت به راهروهای پهنهای ایجاد میگردند، به نحوی که در این پهنهها یا بلوکها فضاهای تولیدی (اتاقها) ایجاد شوند.
در انتهای عملیات معدنکاری، درصورت امکان، از طریق استخراج پایههای به جا گذاشته شده بازیابی را افزایش میدهند. در این صورت یک خط تخریب (با استفاده از جکهای هیدرولیکی و …) ایجاد شده پایههای ردیفی که بین فضاهای مجاور ایجاد شدهاند، استخراج میگردند، ولی پایههای حصاری بایستی باقی بمانند. از این رو میتوان معدنکاری در این روش را به مراحل زیر تقسیم کرد :
الف- عملیات اولیه : با تشکیل اتاقها عملیات استخراج صورت گرفته پیشروی ادامه مییابد.
ب – عملیات ثانویه یا بازیابی پایهها : پس از استخراج اتاقها، در برگشت بازیابی پایهها شروع میشود و برخی از پایهها و یا قسمتهایی از بیشتر پایهها استخراج میشوند. در نتیجه با استخراج پایهها، افت ماده معدنی به 15 تا 20 درصد میرسد. روشهای مختلفی نیز به کار برده میشوند که در تمامی آنها باید به نکات زیر توجه داشت :
- پس از اینکه استخراج پایه شروع شد، بایستی هرچه سریعتر استخراج آن تمام شود.
- استخراج کامل پایه براستخراج جزئی آن برتری دارد.
- از جاگذاری پایههای کوچک در مرحله اول معدنکاری خودداری شود و با جاگذاری پایههای بزرگ در مرحله برگشت آنها بازیابی شوند.
- جکهای هیدرولیکی و منقلی برای انتهای خط استخراج مناسب بوده. میتوانند خط تخریب مطمئنی ایجاد کنند.
عملیات جنبی در استخراج به روش اتاق و پایه برای کلیه مواد معدنی و یا کلیه تجهیزات تولیدی بسیار شبیه هم هستند، که اهم آن شامل موارد ایمنی و بهداشت، کنترل محیط زیست، کنترل زمین، تهیه و توزیع نیرو، آبکشی، سنگجوری و انتقال باطله، تعمیر و نگهداری و مرمت، روشنایی، ارتباطات، ساختمان و حمل و نقل افراد است.
محاسبه درصد بازیابی در روش اتاق و پایه
همانطور که گفته شد، در روش استخراج اتاق و پایه، مقداری از ماده معدنی به منظور نگهداری برجای گذاشته میشود. بنابراین مقداری از ذخیره قابل استحصال نیست. نسبت بین ماده معدنی استخراج شده به کل ذخیره ماده معدنی ضریب بازیابی نامیده میشود.
برای محاسبه ضریب بازیابی در روش استخراج اتاق و پایه قبل از هر چیز باید سطح تأثیر هر پایه را محاسبه نمود. طبق تئوری سطح تأثیر، هر پایه میتواند تا فاصله نصف عرض راهروهای مجاور خود را نگهداری نماید. در شکل 3 سطح تأثیر پایه نشان داده شده است. بنابراین مطابق شکل، سطحی که دربرگیرنده خود پایه و نصف عرض راهروهای مجاور پایه باشد، سطح تأثیر پایه خواهد بود.
از آنجا که ضریب بازیابی نسبت ماده معدنی استخراج شده به کل ذخیره میباشد، توسط رابطة 4-1 محاسبه میشود.
که در این رابطه At سطح تأثیر پایه، Ap سطح پایه و R ضریب بازیابی است.
شرایط اجرایی و سایر مشخصات روش استخراج اتاق و پایه
شرایط اجرایی و سایر مشخصات روش استخراج اتاق و پایه در جدول 10 آورده شده است.
مزایا و معایب روش استخراج اتاق و پایه
در زیر مزایا و معایب روش استخراج اتاق و پایه به ترتیب بیان شده است.
الف- مزایا
- راندمان تولید بالا (در آمریکا 30 تا 80 تن به ازاء هرنفردرشیفت)
- هزینه استخراج متوسط (به طور نسبی 30 درصد)
- به طور متوسط میزان تولید بالا
- درصورت بازیابی پایهها، میزان بازیابی متوسط تا خوب
- مناسب برای مکانیزه کردن و نیاز کمتر به نیروی انسانی
- تمرکز عملیات
- انطباقپذیر برای شرایط مختلف سقف
- تهویة خوب با فضاهای متعدد
- سیکل عملیات تکرار میشود. بنابراین آموزش و یادگیری آن آسان است.
- معدنکاری انتخابی امکانپذیر است.
- در افقهای چندگانه به طور همزمان قابل اجراست.
- درحین آمادهسازی مقدار قابل توجهی ماده معدنی تولید میشود.
- تعویض و جابجایی وسایل و تجهیزات آسان است.
ب- معایب
- تخریب و نشست در سطح زمین در صورت استخراج قابل توجه پایهها
- روش نسبتاً غیرقابل انعطاف است.
- اگر پایههای استخراج نشوند، بازیابی ضعیف خواهد بود (40 تا 60 درصد)
- افزایش تنشهای زمین و همچنین افزایش فشار وارد برنگهدارها با افزایش عمق
- میزان سرمایهگذاری جهت مکانیزاسیون بالا میباشد.
- به علت نیاز به فضاهای متعدد، نیاز به آمادهسازی گسترده دارد.
- تعمیر و نگهداری قسمتهای فعال سقف در درازمدت مشکل و پرهزینه است.
- در شرایط بد کمر بالا قابل اجرانیست.
- با افزایش عمق به علت نیاز به پایههای بزرگتر درصد استخراج کاهی مییابد.
روش استخراج روباز
روش روباز یکی از روشهای استخراج معادن سطحی است که ترجیحاً برای معادن فلزی و عمدتاً مس و آهن بکار برده میشود. در این روش استخراج به صورت پلهپله و تا عمقی از ذخیره معدنی که عملیات اقتصادی باشد، ادامه پیدا میکند. در این روش از سطح معدن آنقدر باطلهبرداری میشود تا به ماده معدنی دسترسی حاصل شود. باطلههای روی ماده معدنی پس از برداشت باید عمدتاً به خارج از محدوده معدن منتقل شده و در آنجا انبار شوند. تنها آن بخش از این باطلهها که ممکن است در امر جادهسازی، ترمیم جادهها، پیسازی کارگاهها و پرنمودن گودال مورداستفاده قرار گیرند در داخل محدوده معینی قرار میگیرند و برای مابقی حتماً باید در خارج از محدوده معدن محل خاص در نظر گرفت و به شیوه معینی دمپ نمود. انتخاب مکان و یا مکانهای خاص برای دمپ باطلهها نیاز به اطلاعات دقیق در مورد حجم باطلهبرداری و خصوصیات شیمایی و فیزیکی آنها دارد و از مواردی است که در بخش طراحی معدن باید مورد مطالعه قرار گیرد.
روش روباز در مقایسه با سایر روشهای استخراج از هزینه اولیه زیادی برخوردار است اما تولید بالا، تولید به ازاء هر پرسنل بالا و هزینه استخراج پائین به ازاء هر تن از مزایای عمده این روش است.
روش روباز بدلیل استفاده از ماشینآلات بارگیری و حمل عظیمالجثه که از قدرت و ظرفیت زیاد برخوردارند و دارای تولید بالایی میباشد و برای معادن بزرگ که دارای شرایط ژئومکانیکی سخت و بسیار سخت است کاملاًمناسب میباشد و مورداستفاده قرار میگیرد، بویژه ذخایر عظیم که از عیار کم برخوردارند. ذخایر تودهای و ذخایری که به صورت رگه ضخیم یا لایه ضخیم اما به طور افقی یا شیب ملایم یا شیب تند از عمق تا سطح ادامه دارند مناسبترین ذخایر برای بکارگیری روش روباز میباشند. در روش روباز استخراج به طور غیرپیوسته صورت میگیرد یعنی دو سیستم بارگیری و حمل به طور منفک از هم عمل مینمایند. در بیش از 80% معادن روباز در دنیا از شاول و تراک به عنوان ماشینآلات بارگیری و حمل استفاده میشود. در اکثر این معادن از لودر نیز به عنوان ماشین بارگیری کمکی استفاده شده است.
در روش روباز به منظور دسترسی به مادة معدنی استخراج از نقطهای شروع خواهد شد که کمترین باطلهبرداری را داشته باشد. جهت آمادهسازی مواد از حفاری و انفجار استفاده میشود. مواد منفجره مصرفی آنفو و در شرایطی که چالهای انفجاری مرطوب یا نمناک باشند برای خنثی نمودن خاصیت آب از آنفو دوغابی استفاده میشود.
شکل 7مقطع قائم یک معدن روباز را نشان میدهد. حد نهایی معدن محدودهای است که از نظر اقتصادی تا رسیدن به آن اجازه عملیات استخراجی وجود دارد یا عملیات مقرون به صرفه است. همانطور که ملاحظه میشود استخراج مادة معدنی و باطله با ایجاد برشهایی از بالا و پائین صورت میگیرد و در نهایت فضای خالی شدهای در دل زمین ایجاد میگردد که دیواره آن شکل پلهای دارد. به این فضای خالی ایجاد شده پیت گفته میشود.
برای آن دسته از ذخایری که در کمتر از 20 متری سطح زمین قرار داشته باشند میتوان از روش تک پلهای استفاده کرد و ماشینآلات بارگیری و باربری مختلفی را بسته به فاصله جابجایی لازم برای باطله و مادة معدنی بکار برد. در شرایطی که عمق بیش از 20 متر باشد ایجاد چندین پله جهت استخراج مادة معدنی ضروری است.
ارتفاع، عرض و شیب پلهها از پارامترهای مهم طراحی در استخراج معادن روباز میباشد و به طور عمده به میزان تولید، جنس سنگ و ماشینآلات حفاری، بارگیری و حمل و نقل بستگی دارد. شکل 7 بعضی از مشخصهها را در یک معدن روباز نشان میدهد.
مشخصههای مهم پله معدن روباز با توجه به عوامل یادشده بشرح ذیل تعیین میشوند.
الف- ارتفاع پله
متوسط ارتفاع پلهها بین 4 تا 20 متر متغیر است. این حد عمدتاً به جنس سنگ بستگی دارد و در سنگهای نرم بین 4 تا 6 متر، در سنگهای نیمه سخت بین 6 تا 8 متر و در سنگهای سخت بین 8 تا 20 متر تعیین میشود. همچنین اندازه انتخاب شده برای ارتفاع پله باید با ارتفاعی که سیستم بارگیری قادر به استخراج است هماهنگی داشته باشد. اگر چه طراحی پلههای مرتفع موجب کاهش هزینههای حفاری و انفجار میشوند اما احتمال حادثه را نیز افزایش میدهند و از طرف دیگر ارتفاع کمتر از 4 متر نیز به دلیل افزایش هزینه حفاری، کمتر طراحی میشوند. غیر از عوامل یاد شده شرایط جوی نیز در انتخاب ارتفاع پله مؤثرند بالاخص مناطق برفگیر که احتمال یخبندان هم زیاد است.
ب- عرض پله
عرض پلهها بین 8 تا 40 متر متغیر است. این حد به اندازه ماشین حفاری، شیوه انفجار، عرض سیستم بارگیری و سیستم حمل و ایمنی بستگی دارد. هر چه پله از عرض کمتری برخوردار باشد میزان باطلهبرداری کمتر، شیب پله و معدن زیادتر میشوند و از نظر اقتصادی نیز مقرون به صرفهتر خواهند بود اما ایمنی کاهش مییابد. در پلههای عریض شیب پله و معدن کمتر، باطلهبرداری زیاد و از نظر اقتصادی هزینه یک تن تولید نیز افزایش خواهد یافت. حسن پلههای عریض کاهش حادثه و افزایش راندمان و ایمنی در عملیات است.
ج- شیب پله
شیب پله معمولاً از شیب معدن زیادتر انتخاب میشود. شیب معدن زاویهای است که ین خط افق و خط فرضی که لبه بالاترین پله را به پای پائینترین پله متصل میکند، به وجود میآید.
شیب معدن بین 20 تا 70 درجه تغییر میکند که به نوع و جنس طبقات، شرایط هیدرولوژی و مدت استخراج بستگی دارد. دلیل انتخاب شیب بیشتر برای پله نسبت به شیب معدن این است که فشار یا بار وارد شده برای پله کمتر میباشد و به طور کلی سنگها در ارتفاع کم بیشتر میتواننند حالت قائم داشته باشند. شیب پلهها میتواند تا 90 درجه نیز انتخاب شود. انتخاب شیب پله نیز بستگی به جنس سنگ، وضعیت قرارگیری لایهها، درزه و شکاف و عوامل هیدرولیکی دارد. باتوجه به عوامل یاد شده شیب پله معمولاًدر سنگهای نرم 35 تا 55 درجه، در سنگهای نیمه سخت 55 تا 75 درجه و در سنگهای خیلی سخت 75 تا 90 درجه انتخاب میشود.
از دیگر مشخصههای هندسی معادن روباز میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
الف- شیب معدن
شیب معدن ممکن است برحسب نوع و جنس طبقات، شرایط هیدرولوژی و مدت زمان استخراج در سنگهای نرم بین 20 تا 32 درجه، در سنگهای نیمه سخت 32 تا 45 درجه و در سنگهای سخت بین 45 تا 70 درجه تغییر کند. هرچه شیب معدن زیادتر انتخاب شود، امکان دسترسی به عمق بیشتر و استخراج مواد معدنی با عیار کمتر وجود دارد. ضمن آنکه هزینه باطلهبرداری نیز کاهش پیدا میکند. از معایب شیب زیاد عدم ایمنی آن میباشد. در شیبهای کمتر، ایمنی زیاد میشود و احتمال بروز حادثه کاهش پیدا خواهد کرد اما زمان باطلهبرداری افزایش مییابد و موجب خواهد شد تا به ماده معدنی دیرتر دسترسی حاصل شود.
ب- جاده اصلی معدنی
در روش روباز حداقل یک جاده اصلی نیاز است و بسته به شکل ذخیره معدنی ممکن است دارای بیش از یک جاده باشند که تا عمق معدن ادامه دارد. این جادهها در معادن کم عمق مستقیم هستند ما در معادن عمیق به صورت حلزونیاند که در پیرامون معدن ایجاد میشود و شیب آن کم و بیش از کف تا سطح معدن یکسان است و یا بصورت زیگ- زاگی میباشد. از مشخصههای اصلی جادهها نیز میتوان به شیب، پهنا و محل آنها اشاره کرد.
ب- شیب کف معدن
در بسیاری از معادن کف معدن را شیبدار مینمایند تا در فصل بهار که برفها ذوب میشوند و یا زمانی که میزان بارندگی زیاد است دفع آب از معدن به آسانی صورت گیرد. این شیب بین 1 تا 2 درصد است تا آبهای کف پله از سرعت قابل توجه برخوردار شوند. جهت شیب باید به گونهای باشد که آب از جبهه کار عملیات دورشود.
د- مخزن
پائینتر از کف معدن و به منظور محل جمع شدن آبهای معدن مخزنی ایجاد میکنند که آب از این مخزن توسط پمپ آبکشی به بیرون از معدن انتقال داده میشود. اندازه مخزن احداث شده به ظرفیت و تعداد پمپ آبکشی بکار رفته بستگی دارد.
با درنظرگرفتن پارامترها و مشخصههای فوق، مراحل استخراج روباز را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد.
آمادهسازی سطح معدن
این مرحله هرچند ممکن است همیشه نیاز نباشد، اما شامل انتقال گیاهان، خاک، موانع و م سطح نمودن سطح زمین میشود. به طور عمده این مرحله به انتقال پوششهای روی باطله معدن اختصاص پیدا میکند و معمولاً از اسکریپر، بولدوزر یا لودر استفاده میشود.
حفاری باطلههای روی ماده معدنی
به منظور تسریع در عملیات باطلهبرداری و بالا بردن کارایی ماشینآلات و تجهیزات بکار رفته، آمادهسازی باطله به کمک حفاری و انفجار باید انجام گیرد. حفر چالهای انفجاری در معادن سطحی معمولاً به کمک حفاری چرخشی صورت میگیرد اما در بعضی موارد در چالهای با قطر و عمق کم از حفاری ضربهای استفاده میشود. قطر، عمق و فواصل چاهها به میزان تولید سالانه، شرایط ژئومکانیکی معدنی، نوع مواد منفجره و ماشینآلات بارگیری و حمل و نقل دارد.
انفجار باطلههای روی ماده معدنی
پس از حفر چالهای انفجاری، عملیات انفجار انجام میپذیرد. نوع مادة منفجره و میزان مصرف آن به جنس سنگ و میزان خردشدگی موردنظر بستگی دارد. غالباً در معادن سطحی از آنفو به دلالیل ایمنی، ارزانی و خردشدگی بهتر در انفجار استفاده میشود.
بارگیری باطلهها
به منظور بارگیری باطلهها در معادن روباز معمولاً از شاول یا لودر یا ترکیبی از این دو استفاده میشود.
حمل باطلهها
حمل باطلههای روی معدن در معادن روباز به کمک تراک، نوار نقاله و … ریل صورت میگیرد.
حفاری ماده معدنی
حفاری برروی ماده معدنی مشابه حفاری برروی باطلههای روی ماده معدنی است. انتخاب ماشین، قطر چال، عمق و فواصل چال بستگی به جنس ماده معدنی، میزان تولید و نوع مادة منفجره دارد و به ندرت ماشین حفاریی متفاوت از آنچه در باطلهبرداری استفاده شد، بکار میرود.
انفجار ماده معدنی
انفجار ماده معدنی همانند باطلههای روی ماده معدنی بستگی به میزان خردشدگی موردنیاز و اندازه سنگشکن دارد. آنفو به همراه چاشنیهای الکتریکی تأخیری، متداولترین ترکیب برای انفجار میباشد. سنگشکن اولیه یکی از عوامل مهم در انتخاب ماشین حفاری، آرایش چالها و نحوه انفجار میباشد.
بارگیری موادمعدنی
درمعادن روباز بارگیری مواد معدنی به کمک شاول و یا لودر صورت میگیرد. که معمولاً لودر به عنوان ماشین بارگیری کمکی استفاده میشود.
حمل مواد معدنی
حمل مواد معدنی معمولاً به کمک تراک، تسمه نقاله و ریل صورت میگیرد. به دلیل امکان استفاده از ماشین آلاتی مانند شاول و تراکهای با ظرفیت بالا در روش روباز، میزان تولید این روش نسبت به روشهای دیگر بسیار بالاتر است. همچنین با وجود زیاد بودن سرمایه اولیه لازم، هزینه تولید به ازاء هر تن ماده معدنی پائین میباشد که این موارد از محاسن عمده روش روباز میباشد.