کلمبیوم عنصری ناشناخته است. این عنصر نه تنها به مقدار کم و در کاربردهای ویژه ای مصرف می شود، بلکه با نام مترادفی نیز شناخته می شود. این عنصر را با نام نایوبیوم نیز می شناسند، اما واژه صنعتی این عنصر همچنان کلمبیوم باقی مانده است. تقاضای اصلی کلمبیوم در تولید فولادهای پرقدرت کم آلیاژ (HSLA) است، جایی که افزایش مقدار اندک 1/0 درصد از این عنصر خواص مکانیکی فولاد کربن دار را به شدت بهبود می بخشد. کلمبیوم همچنین در مقادیر بیشتر در فولاد ضد زنگ و آلیاژهای با پایه نیکل مانند اینکونل مصرف می شود. بخش اعظم تجارت کلمبیوم به صورت کنسانتره کانیایی یا فروکولومبیم که به طور مستقیم قابل استفاده در صنعت تولید فولاد است، انجام می شود
مدتهاست که گروههای مختلف به دنبال بحثهای فراوان مربوط به گرمایش زمین، در پی یافتن راهی برای جلوگیری از انتشار گازهای گلخانهای و در نتیجه پیشگیری از گرمایش زمین و فجایع ناشی از آن هستند. یکی از مهمترین مواردی که در یافتن راهحلها باید در نظر گرفت، عملی بودن آن است، به طوری که به طور خاص، دولتهای حاکم بر کشورهای دنیا حاضر بشوند با پرداخت بهای لازم، آن را در سیاستگذاریهای خود جای بدهند.
بر اساس یافتههای جدید، ایجاد و تقویت مناطق حفاظت شده و زمینهای بکر و دست نخورده، یکی از موثرترین راههای کاهش انتشار گازهای گلخانهای است که قابلیت اجرایی خوبی هم دارد. این یافتهها حاصل مطالعاتی است که توسط دانشمندان جنگلشناس 13 دانشگاه و موسسه تحقیقاتی انجام گرفتهاند. به عقیده آنها، این یک نتیجه برنده- برنده است، به طوری که هم نابودی جنگلها را کند میکند، هم تنوع گونههای زیستی و اکوسیستمها را نگه میدارد و هم از فرهنگهای بومی مناطق حفاظت مینماید.
تامین برنامههای حفاظت از جنگلها، یکی از معدود موفقیتهایی است که در اجلاس کپنهاک در دسامبر گذشته ( آذرماه) به دست آمد. اجلاسی که علیرغم همه امیدها و انتظارها، نتوانست به یک معاهده لازمالاجرا برای کنترل انتشار گاز دی اکسید کربن دست یابد.
سران کشورها در طول جلسات اجلاس کپنهاک به این نتیجه رسیدند که کشورهای پیشرفته باید با حمایت مالی، به کشورهای فقیر کمک کنند تا از جنگلهایشان حفاظت نمایند. این یک طرح ابتکاری به نام REDD بود؛ کاهش انتشار از مناطق بدون جنگل و کم جنگل. به علاوه این طرح برای مردم بومی این گونه مناطق هم فوایدی به همراه دارد.
با این که در جلسات کپنهاک، سران کشورها خواستار اجرای فوری این طرح بودند، اما اهداف، استراتژی یا زمانبندی خاصی برای آن تدوین نکردند.
به گزارش نیچر، مطالعه جدید دانشمندان جنگل شناس حاکی از آن است که ایجاد مناطق حفاظت شده جدید و تقویت سیستمهای مدیریتی مناطق حفاظت شده موجود، میتواند بهترین نقطه برای شروع این حرکت باشد.
واقعیت سنجی
بر اساس بررسیهای این گروه از دانشمندان، جنگلزدایی در مناطق حفاظت شده و زمینهای بکر 7 تا 11 بار کمتر از مناطق اطرافشان است.
مدلهای قبلی نشان داده بودند که مناطق حفاظت شدهای که بین سالهای 2003 و 2007 (1382 و 1386) ساخته شدهاند، میتوانند تا سال 2050/ 1428 از جنگلزدایی 227،000 کیلومتر مربع جلوگیری کنند که معادل یک سوم انتشار گازهای گلخانهای دنیا به طور سالانه میباشد.
به خصوص زمینهای بکر کشور برزیل در این طرح اهمیت بسیاری دارند چرا که چهار برابر مناطق حفاظت شده مساحت دارند و اغلب در قسمتهایی واقع شدهاند که خط جنگلزدایی محسوب میشود.
هزینه ایجاد یا تقویت شبکهای از مناطق حفاظت شده، در کشورهای در حال توسعه در حدود 4 میلیارد دلار آمریکا است، یعنی تقریبا چهار برابر پولی که در حال حاضر خرج این مناطق میشود. اما بر اساس یافتههای مطالعه جدید، اگر انتشار گازهای گلخانهای و هزینهای که تحمیل میکنند را در نظر بگیریم، این مبلغ تنها 9-13 درصد کل آن خواهد بود.
به علاوه، ایجاد و تقویت مناظق حفاظت شده، آماده برای اجراست، چون از نظر قانونی مشکلی ندارد، هزینههایش مشخص است و حق تصدی مشخصی دارد، کارکنانش معلوم هستند و در کل زیرساختهایش آماده است. در حالی که طرح REDD هنوز نیاز به زیرساختهای اساسی دارد که میتواند هزینهبر یا زمانبر باشد.
با این حال، مناطق حفاظت شده به تنهایی مهم نیستند. برای این که این گونه طرحها در دراز مدت دوام بیاوند، باید جمعیتهایی که در اطراف این مناطق زندگی میکنند را هم در نظر گرفت و مطمئن شد که گزینههای جایگزین بهتری برای سبک زندگی آنها فراهم شده است.
اما جان نایلز، مدیر گروه جنگلهای استوایی، یک سازمان غیردولتی در کالیفرنیا که روی سیاستهای مربوط به جنگلها کار میکند، از بعد دیگری هم به این مسئله نگاه میکند. به اعتقاد وی، به دلیل مناقشاتی که بر سر آن چه انتشار کربن را کاهش میدهد، وجود دارد، سرازیر کردن سرمایهها به مناطق حفاظت شده موجود در پی این طرح میتواند موثر نباشد.
وی توضیح میدهد که کشورها به دلیل مقدار جنگلی که دارند تشویق نمیشوند، بلکه مهم این است که چه قدر از جنگلزدایی و تبدیل شدن آن به کربن و فرستادن آن به جو جلوگیری کرده باشند. در نتیجه، وقتی یک منطقه حفاظت شده از پیش در کشوری وجود دارد، چرا باید کشورهای ثروتمند پولشان را خرج این طرح در آن کشور کنند؟
اما وی به این نکته هم اشاره میکند که هنوز این طرح به اجرا درنیامده و مکانیسم مشخصی ندارد. بنابراین هنوز هم امید تغییر در قوانین مربوط به آن وجود دارد.